+هعیییی زندگی:"

اره ایشالا"-"

+ چرا هیچ وقت تو خونه ی ما هیچی واسه خوردن نیسسسس

من یکی دارم"-"

(جوری که یک تک فرزند به پسرخالش میگه داش و به دختر خالش خواهر"-")

خب من حسرت به دلم میمونه ببینمت در صورتی که اون هرروز داره میبینتتTT

خواهر که خوبهTT

از این مورد بگذریم"-"

مگه خواهر دیگه ای هم داریییTTTT

کوبیدن سر بر تبلت*

اصن تو خیلی محصی خیلی حاظرجوابیییی =-=

*ولی من به خواهرتم حسودیم میشهXD

تو سیزنا میگم=-=

سردمه ولی توان پا شدن از رو تختمو ندارم....

نبنبجب هرچی:|اصن من اول همه باهات اشنا شدم محصصص=-=

خیلی عجیبه...خونمون سرده بیرون گرمه"-"

گفته بودم اذیتم نکنیا=-=گهرم اصن=-=

تبارنباند چشام نمیبینه خب خوب=-=

میدونم ولی اگه من برات پا قدم نمیزاشتم:|¿(این چی بود ضرب المثله:|¿اها پا پیش نمیزاشتم)اره خلاصه اگه من برات پا پیش نمیازشتم خود خجالتیت روت نمیشد بری که=-=

این کلمه بالاییو نخند بهش=-=

*چرا من دوباره انقد حسود شدم یتبتبندتبنت 

خوبه خودم کاری کردم با سیزیای بیان اشنا شی=-=

*این حس حسودی ای بیش نیس...

وای قلبم مورد 2................

تو بیا TT

هفتمیTT

مورد ۱۱ کاملا قابل قبوله راضیم ازش"-"

محص اصن من تو زندگیت یه کادو سرشار از ترشح حس خوشحالیم"-"

بحححح بحححح سولییی

اره من زندم.